جلالالدین دری: سریال را برای ذوق کردن مدیر بالادستی میسازند/ سینمای ما با تحقیق و دانشگاه قهر است
تاریخ انتشار: ۹ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۱۴۵۴۴۳
کارگردان «نرگس مست» میگوید تا زمانی که مدیریت سینمایی کشور ما دلسوز واقعی نباشد و سطح خود را ارتقا ندهد نمیتوان انتظاری برای فرهنگ سازی با فیلم و سینما داشت. به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هفته جاری از ایامی است که مناسبتهای تاریخی و ملی مرتبط با چهرههای مطرح فرهنگی و سیاسی کشور در آن فراوان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از معدود فیلمهای سینمایی ما که به پرتره تاریخی با دغدغه فرهنگی پرداخت نرگس مست بود. فیلمی به کارگردانی سیدجلالالدین درّی و با بازی مهدی پاکدل و سعیدپور صمیمی.
با درّی به مصاحبه پرداختیم و از او تحلیلش را درباره اینکه کدام یک از بخشهای سینمای ایران دچار مشکل تولید فیلمهای تاریخی و پرتره درباره چهرههای ملی است، صحبت کردیم.
ناجی به نام مایکل جکسون برای حل دعواهای خیابانی
درّی با اشاره به اینکه تقریباً تمام چرخههای تولیدی فیلمهای ما در این زمینه دچار مشکل است بیان کرد: مهمترین مسأله فهم است. اینکه آیا مدیر سینمایی ما میداند که پرداختن به اینها مهم است یا نه؟
بعد از آن نیز مراحل بودجهبندی و فنی و... است که باید اذعان کرد که در تمام آنها دچار فقریم، اما مهمترینش همانطور که اشاره کردم فقر فهم است که از مدیریت فرهنگی ما ناشی میشود. اما بد نیست که بدانیم بسیاری از مشکلات اجتماعی ما با فرهنگسازی به کمک سینما حل میشود و ما برای آن کاری نمیکنیم.
به عنوام مثال در دهه ۱۹۸۰ که در آمریکا نزاع خیابانی زیاد شده بود، آنها با توجه به فرهنگ فیلم، برک دنس را ساختند که به جای دعوا رقصیدن را جایگزین کرده بود. این فیلم را در بوغ و کرنا کردند و جوانها را مشتاق کردند که به جای جنگ و دعوای خیابانی برقصند و برای همین امر هم چهرهای مانند مایکل جکسون را ساختند، این یعنی کار فرهنگی.
همینطور جهتگیریهای هالیوودی دیگر که اگر به آنها نگاه کنید جالب است مانند اینکه در سال ۱۹۹۲ فیلمی به نام سکوت برهها ساخته میشود که داستان آدمخواری به نام دکتر لکتر است. با ساخت این فیلم جرم و جنایت زیاد میشود بعد از اینکه هالیوود میفهمد رویکرد نادرستی داشته است به جای خشونت، عشق را با رویکردی کلاسیک در سینما با فیلم تایتانیک جا میاندازد. برای این منظور قبل از آن تحقیق علمی و دانشگاهی و پژوهش صورت گرفته است که بتواند این اطلاعات را به سینما منتقل کند.
سینمای ما با دانشگاه و تحقیق قهر است.
اما ما اصلاً چنین رویکردی نداریم و فضای علمی و دانشگاهی ما با سینما قطع است. زمانی هم که برای تاریخ فیلم میسازیم به علت اینکه تحقیق و پژوهش و رویکرد مشخصی نداریم بدتر فیلم و سریالی را میسازیم که به نفع پهلوی است!
بیشتر سریال را برای ذوق کردن مدیر بالادستی ساختهایم. شبکههای انگلیسی فارسی زبان در این چند سال چندین مستند درباره رضاشاه ساختند که او را پادشاهی میهن دوست و فداکار نشان دهند، اما ما حقایق مهمی مانند دیکتاتور بودن او و کشتن چهرههایی مانند میرزاده عشقی، فرخی و گرفته تا اینکه مرحوم داور از ترس او خود را کشت را بیان نمیکنیم. تازه فیلم و سریال ما به نفع او و حکومتش تمام میشود. تمام این موارد به علت اینکه کار کارشناسی نشده و غیر تخصصی صورت میگیرد رخ میدهد.
پس فهم و نیازسنجی درست و بعد هم چگونگی و بودجه و بها دادن به کار برای ساخت اثر تاریخی و پرتره بسیار مهم است که متأسفانه به آن توجه نداریم.
نرگس مست هشداری است درباره فراموشی موسیقی سنتی
وی در ادامه در پاسخ به سؤال ما درباره اینکه چرا ساخت این آثار در میان هنرمندان نیز فراموش شده است بیان کرد که این سبک را هنرمندان فراموش نکردهاند مشکل این است که هرکسی توانایی ساخت فیلم تاریخی و ملی ندارد. صرف اینکه بتواند کارگردانی کند و کات دهد دلیل نمیشود که بتواند فیلم تاریخی بسازد. البته تاریخ معاصر عیان است و به قدر کافی درباره آن کتاب و مقاله وجود دارد، اما تاریخ صدها سال قبل به مراتب دشوارتر است.
علاوه بر این صرف داستان گفتن و بیوگرافی ساختن نیز هنر نیست ما باید در چنین آثاری رویکرد داشته باشیم و هدفگذاری کنیم. من در فیلم نرگس مست فقط قصد این که داستان زندگی عارف قزوینی را بخواهم بگویم نداشتم بلکه میخواستم هشدار بدهم که موسیقی سنتی ما در حال فراموشی است. در حال حاضر حتی پسر مرحوم شجریان نیز پاپ میخواند و کلاً موسیقی سنتی رو به فراموشی میرود.
این فیلم که کاملاً درباره موسیقی و هنر ایرانی است توسط دفتر موسیقی وزارت ارشاد هیچ حمایتی برای اطلاعرسانی هم نشد؛ بهتر است بگویم که حتی از این فیلم خبر هم نداشتند که به اهالی موسیقی درباره این فیلم اطلاعاتی بدهند که آن را تماشا کنند.
فیلمهای تاریخی و پرتره هالیوود پیامی برای امروز جهان دارد
ساخت سریال حضرت موسی (ع) زمانی اثرگذار است که تنها قصد داستانگویی نداشته باشیم و بتوانیم در کنار آن رویکردی داشته باشیم. به عنوان مثال درباره حضرت عیسی (ع) تا به حال دهها فیلم ساخته شده است، اما هرکدام به یک شکل و فرم خاصی که رویکردی متفاوت دارد. فیلمی که مل گیبسون ساخت آنقدر به طور مشخص یهودیت را مقصر قتل عیسی میدانست که باعث شد یهودیها علناً دشمن او شوند. اما همین فیلم با فیلم پازولینی تفاوت آشکار دارد.
پس اگر میخواهیم درباره حضرت موسی و یا هر پیامبری کار تولید کنیم باید بدانیم که اولاً مردم داستان و قصه آن را میدانند پس باید حرف جدیدی که برای قرن بیستم باشد بگوییم. این هنری است که غربیها در آثارشان دارند، اما ما نه؛ از علل اصلی آن همانطور که گفتم به مدیریت سینمایی ما برمیگردد.
فیلم نرگس مست را سال ۱۳۹۵ ساختم و ۳ سال پشت اکران ماندم آخر سر هم که اجازه اکران دادند با کرونا مصادف شد و در نهایت آنلاین اکران شد. چرا چنین اتفاقی رخ میدهد؟ چون مدیر ما دلسوز فرهنگ و هنر کشور نیست.
روی مشکلات اجتماعی موج سواری میکنیم
فیلم من مانند فیلمهای دیگر نه قصد داشت اعتیاد، طلاق، خیانت و بدبختی نشان دهد و نه جلفبازی و شوخیهای رایج جنسی و لالهزاری برای خنداندن. تنها جرمش متفاوت بودن و دلسوز فرهنک بودن بود. یکبار با فیلمهای تلخ روی موج مشکلات اجتماعی سوار میشویم و بعد هم با کمدی نازل او را میخندانیم. خندهای سطحی که تماشاگر بعد از اینکه از سالن بیرون آمد با اولین برگ جریمه تمام شادی فراموشش میشود. این خندهها که خنده عمیقی مانند کمدی چاپلین نیست.
مدیران فرهنگی ما سطح بالایی ندارند و معلوم نیست که چندتا کتاب خوانده باشند.
باید اذعان کرد که در مدیریت نازل بهسر میبریم و سطح مدیریت فرهنگی ما پایین است. اگر اول انقلاب در دهه ۱۳۶۰ مدیراهای کارنابلد داشتیم، اما سطحشان بالا بود و ظرف یک سال کار را یاد میگرفتند، اما الان حتی سطح بالایی ندارند که بخواند کار کنند. جهانبینی مبتذلی دارند که تنها دغدغه فروش فیلم را دارند.
خلاصه آنکه فرهنگسازی با فیلم بسیار مهجور است. تاریخ سیاسی کشور ما تجربیات تلخی از خیانت مسئولین دارد. از زمان قاجار گرفته تا امروز. چقدر مردم ما از این موضوع با خبرند؟ با کمک سینما میتوان این خیانتها را آشکار کرد و هشدار داد و حتی جلوی آن را گرفت. اگر این موضوع در آمریکا رخ داده بود تا به حال برای آن دهها فیلم ساخته بودند، اما ما یک فیلم هم نداریم. چرا که هرکس به فکر خودش است و کار علمی و عملیاتی نمیکنیم بلکه همرنگ همان چیزی که مدعی وجود آن در جامعهایم فیلم میسازیم و روی موج نفرت آن سوار میشویم.
سینمای ایران را در جهان با فهم و محتوای آن میشناسند تا تکنیک. چون ما که در تکنیکی که کلاً محصول و آورده خود کشورهایی مانند آمریکا است ادعایی نداریم، چیزی که مهم است محتوا و مفاهیم ما است که در حال حاضر فراموش شده است. منبع: خبرگزاری تسنیم
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: سریال تلویزیونی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران سینمای ایران نرگس مست اما ما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۴۵۴۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مست عشق : روایتی متفاوت از عشق با حضور ستارگان دو کشور (+عکس)
چند روزی است که از اکران « مست عشق » یکی از پر سر و صداترین آثار سینمایی چند سال اخیر می گذرد. این فیلم مرحله پیش تولید، تولید و انتظار برای اکران پرحاشیهای را طی کرد تا بالاخره به پردهی سینماها در ایران رسید. «مست عشق» برشی کوتاه و شاید حتی شتابزده از زندگی و ارتباط مولانا و شمس تبریزی است.
پارسا پیروزفر در نقش مولانابه گزارش رکنا، پارسا پیروزفر متولد سال ۱۳۵۱، تا همین چندی پیش به عنوان یکی از کمحاشیهترین بازیگران سینمای ایران شناخته میشد.
پیروزفر در دوران دبیرستان باوجود تحصیل در رشته ریاضی و فیزیک، به نقاشی علاقه فراوانی داشت و در سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ به خلق داستانهای مصور میپرداخت و در سالهای ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۵ نیز به صداپیشگی مشغول بود.
او در سال ۱۳۷۰ با دنیای بازیگری در تئاتر آشنا شد و سه سال بعد، در سال ۱۳۷۳، با بازی در فیلم “پری” بهطور رسمی پا به عرصه سینما گذاشت. نقشآفرینی وی در سریال “در پناه تو” در سال ۱۳۷۴، نقطه عطفی در کارنامه هنریاش بود و این بازیگر را به شهرتی فراگیر رساند.
این بازیگر در سال ۱۳۷۸ با بازی در فیلم “مهمان مامان” نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد؛ اما بدونشک، نقش بیژن ایرانی در سریال پرطرفدار “در چشم باد”، او را در میان مردم جاودانه کرد.
وی در سالهای اخیر با بازی در فیلم “تی تی” و سریال پربیننده نمایش خانگی “یاغی” بار دیگر تواناییهای خود را به اثبات رساند. علاوهبر بازیگری، پیروزفر در زمینههای تدریس در دانشگاه، کارگردانی تئاتر و صداپیشگی نیز فعالیت دارد.
شهاب حسینی در نقش شمس تبریزیسید شهابالدین حسینی تنکابنی ملقب به شهاب حسینی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. او فرزند اول خانواده است و یک برادر بهنام مهدی و دو خواهر دارد.
حسینی در رشته روانشناسی دانشگاه تهران تحصیل میکرد؛ اما بهدلیل مهاجرت به کانادا، تحصیلاتش را نیمهکاره رها کرد. او در سال ۱۳۷۴ با پریچهر قنبری، همدانشگاهی خود، ازدواج کرد. این ازدواج به جدایی منجر شد و ثمره آن دو پسر بهنامهای محمدامین و امیرعلی است.
او فعالیت هنری خود را با تئاتر و سپس گویندگی در رادیو آغاز کرد. وی با مجریگری در برنامه “اکسیژن” به تلویزیون راه یافت و به یکی از محبوبترین هنرمندان ایران تبدیل شد و در سال ۱۳۸۰ با بازی در فیلم “رخساره” به کارگردانی امیر قویدل وارد سینما شد.
شهاب حسینی برای بازی در فیلمهای “شمعی در باد” و “رستگاری در هشت و بیست دقیقه”، دو سال پیاپی کاندیدای سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر شد و همچنین برای بازی در فیلم “محیا” دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
حسام منظور در نقش حسامالدین چلبیحسام منظور بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، بیشتر با بازی در سریال محبوب ایرانی “بانوی عمارت” شناخته میشود. فعالیت هنری این بازیگر از دهه ۸۰ با تئاتر آغاز شد؛ اما در دهه ۹۰ با بازی در سریال “بانوی عمارت” در سال ۱۳۹۷ به اوج شهرت خود رسید.
از جمله آخرین فعالیتهای او میتوان به حضور او در فیلم “مست عشق” به کارگردانی حسن فتحی اشاره کرد. منظور متولد ۱۸ آذر ۱۳۵۹ در تهران است؛ اما از آنجایی که مادرش اهل ارومیه است، در آذربایجان غربی بزرگ شده و تا نوجوانی در آنجا زندگی کرده است.
او در زمینه بازیگری و خصوصا کارگردانی تحصیلات آکادمیک دارد و فارغالتحصیل رشته کارگردانی در مقطع فوق لیسانس از دانشگاه تربیت مدرس است.
در سال ۱۳۹۰ منظور با فیلم “تلفن همراه رئیسجمهور” به کارگردانی علی عطشانی وارد سینما شد و در کنار بازیگران مطرحی چون مهدی هاشمی، بهناز جعفری، اکبر عبدی و نیکی کریمی به ایفای نقش پرداخت.
بوراک توزکوپاران در نقش سلطان ولد (پسر مولانا)بوراک توزکوپاران (Burak Tozkoparan) بازیگر جوان ترکیهای در تاریخ ۱۴ نوامبر ۱۹۹۲ (۲۳ آبان ۱۳۷۱) در شهر استانبول متولد شد. او فعالیت حرفهای خود را در سال ۲۰۱۱ آغاز کرد و به سرعت در میان مردم ترکیه به شهرت رسید.
بوراک بهواسطه بازی در سریال “گوزل” در نقش “اوزان” به شهرت رسید و در سال ۲۰۱۵ با بازی در سریال “گلهای شکسته” بهعنوان یکی از بهترین بازیگران ترکی شناخته شد. تازهترین فعالیت این بازیگر، حضور در “مست عشق” به کارگردانی حسن فتحی است که در این فیلم نقش “سلطان ولد”، فرزند بزرگ مولانا را ایفا میکند.
سلطان ولد، یار و یاور همیشگی مولانا بود و از نظر ظاهر و باطن شباهت زیادی به پدر خود داشت. بوراک توزکوپاران علاوهبر بازیگری، در یک گروه موسیقی بهنام “پروانه” نیز فعالیت میکند.
بوران کوزوم در نقش علاءالدینبوران کوزوم (Boran Kuzum) بازیگر جوان و بااستعداد اهل ترکیه، در تاریخ ۱ اکتبر ۱۹۹۲ متولد شده است. او در سال ۲۰۱۵ از دانشکده تئاتر کنسرواتوار دولتی دانشگاه استانبول فارغالتحصیل شد.
پدر وی بورا کوزوم معاون مدیر تئاتر دولتی آنکارا و مادرش فاطما زهرا فارغالتحصیل هنرهای زیبا است. جالب است بدانید که کوزوم پیش از ورود به عرصه بازیگری، بهمدت یک سال در رشته اقتصاد دانشگاه گازی آنکارا تحصیل کرده بود؛ اما برای دنبال کردن رویای بازیگری، تحصیلات خود را نیمهتمام گذاشت.
بوران در همان سال فارغالتحصیلی خود، فعالیت حرفهایاش را آغاز کرد. او در سریال تاریخی ترکی “آنالار و آنهلر” در نقش یک معترض در کنار بازیگران مطرحی مانند «اوکان یالابیک» به ایفای نقش پرداخت.
هانده ارچل در نقش کیمیا خاتون (دختر مولانا)هانده ارچل (Hande Erçel) متولد ۱۹۹۳ یکی از زیباترین و بهترین بازیگران زن ترکیه ای است که نهتنها در این کشور، بلکه در سراسر جهان نیز توجهات را به خود جلب کرده است. ارچل بازیگری را از سن ۲۰ سالگی آغاز کرد و با یکی از اولین نقشهای خود بهنام “زاهده” در سریال “چکاوک” به شهرت رسید. شایان ذکر است که هانده ارچل با بازی در فیلم سینمایی “مست عشق”، اولین تجربه سینمایی خود را نیز رقم زد.
علاوهبر شخصیت جذاب، هانده ارچل چهرهای زیبا و کاریزماتیک دارد. این ویژگیها در کنار استعداد بازیگری او، باعث شده است که به یکی از شناختهشدهترین هنرپیشههای زن ترکیه تبدیل شود.
در سال ۲۰۱۲، هانده در مسابقه زیبایی آذربایجان شرکت و مقام دوم را کسب کرد. این اتفاق، نقطهعطفی در زندگی او بود و او را بهسمت دنیای بازیگری سوق داد.
بنسو سورال در نقش مریمبنسو سورال (Bensu Soral) متولد ۲۳ مارس ۱۹۹۱ (۳ فروردین ۱۳۷۰) در ترکیه است که با حمایت خواهرش هانده سورال، مسیر بازیگری را در پیش گرفت. سورال در دبیرستان آنگول آناتولی در بورسا تحصیل کرد و در سال ۲۰۱۲ با اولین سریال خود قدم به دنیای بازیگری گذاشت و در سال ۲۰۱۵ با بازی در سریال “دروغگویان کوچک زیبا” به شهرت رسید.
نقشآفرینی او در سریال “نفوذی” در سال ۲۰۱۶، نقطه عطفی در کارنامه سورال بود و او را به ستارهای محبوب تبدیل کرد. سورال با بازی در “کارهای سازمانیافته ۲: مارماهی پیچیده” اولین تجربه سینمایی خود را رقم زد و در ادامه در فیلم ترکی جدید “مست عشق” نیز حضور پیدا کرد.
سلما ارگچ در نقش کِرّا خاتون (همسر مولانا)یکی دیگر از بازیگران ترک فیلم مست عشق، سلما ارگچ (Selma Ergeç) نام دارد. وی متولد ۱ نوامبر ۱۹۷۸ در هام آلمان، بازیگر ترک است که بیشتر بهدلیل نقشآفرینی درخشانش در نقش خدیجه سلطان در سریال پرطرفدار ترکی “حریم سلطان” شناخته میشود.
سلما بهمدت ۳ سال در دانشگاه وستفالی ویلهلم، مونستر به تحصیل در رشته پزشکی پرداخت و پس از آن در دانشگاه فرن یونی هاگن در رشتههای فلسفه و روانشناسی تحصیلات خود را تکمیل کرد.
او در سال ۲۰۰۰ میلادی با ورود به عرصه مدلینگ، فعالیت حرفهای خود را آغاز کرد. ارگچ به زبانهای آلمانی، ترکی، انگلیسی، فرانسوی و تا حدودی ایتالیایی مسلط است. وی در سال ۲۰۱۵ با جان اوز ازدواج کرد و این ازدواج در محله بچگی سلما در آلمان برگزار شد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر است.
ابراهیم چلیکول در نقش اسکندرابراهیم چلیکول (İbrahim Çelikkol) متولد ۱۴ فوریه ۱۹۸۲، بازیگر، مدل و بسکتبالیست اهل ترکیه است که درحالحاضر در اوج دوران حرفهای خود قرار دارد. وی از مادری یونانی و پدری عرب متولد شده است و یک خواهر دارد.
او در سال ۲۰۱۲ با بازی در نقش اولوباتلی حسن در فیلم پرهزینه “فتح ۱۴۵۳” که به فتح شهر استانبول در سال ۱۴۵۳ میپرداخت، خوش درخشید. این نقشآفرینی او را بهعنوان “بهترین بازیگر جوان با آینده درخشان” در جشنواره Sadri Alışık معرفی کرد و جایزه این عنوان را برای او به ارمغان آورد.
در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، سریال “عفت” از شبکه Star TV به روی آنتن رفت و چلیکول با بازی در این سریال، جایزه “بهترین بازیگر نقش اول مرد” را از دانشگاه کارادنیز دریافت کرد.
خالد ارگنچ در نقش بهاءالدین ولد (پدر مولانا)خالد ارگنچ (Halit Ergenç) متولد ۳۰ آوریل ۱۹۷۰، بازیگر مشهور اهل ترکیه است که از سال ۱۹۹۶ تاکنون در عرصه بازیگری فعالیت میکند. او تحصیلات متوسطه خود را در دبیرستان بشیکتاش آتاتورک در سال ۱۹۸۹ به پایان رساند و سپس به دانشگاه فنی استانبول رفت؛ اما پس از یک سال، دانشگاه را ترک کرد و به دانشگاه هنرهای زیبای معمار سنان پیوست.
ارگنچ در ابتدا در زمینه اپراتوری کامپیوتر و فروشندگی فعالیت میکرد و سپس به دنیای بازیگری قدم گذاشت. او در سال ۲۰۰۷ با گیزم سویسالدی ازدواج کرد؛ اما این ازدواج تنها یک سال به طول انجامید و در سال ۲۰۰۸ به جدایی ختم شد.
این بازیگر با بازی در سریالهای “هزار و یک شب” و “حریم سلطان” به شهرت و محبوبیت زیادی دست یافت. علاوهبر بازیگری، ارگنچ در زمینه خوانندگی نیز فعالیت میکند و کنسرتهای متعددی را بهصورت رسمی برگزار کرده است.
کانال عصر ایران در تلگرام